تعریف پدافند و نقش رزمندگان نی ریزی در پدافند ها
دانشنامه دفاع مقدس »
پدافند یک اصطلاح نظامی است، منظور از آن: « اقداماتی است که در طی آن با استفاده از کلیه وسائل و امکانات موجود از پیشروی و هجوم دشمن جلوگیری به عمل آمده و یا نیروهای تکور او مهندم میگردد. پدافند معمولاً با حفظ و نگهداری زمین همراه است». (به نقل از فرهنگ واژههای نظامی تالیف محمود رستمی) به تعبیر دیگر: حضور نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه جنگ وحفاظت و نگهبانی از آن است. نیروهای در حال پدافند حالت هجومی...
دانشنامه دفاع مقدس »
پدافند یک اصطلاح نظامی است، منظور از آن: « اقداماتی است که در طی آن با استفاده از کلیه وسائل و امکانات موجود از پیشروی و هجوم دشمن جلوگیری به عمل آمده و یا نیروهای تکور او مهندم میگردد. پدافند معمولاً با حفظ و نگهداری زمین همراه است». (به نقل از فرهنگ واژههای نظامی تالیف محمود رستمی) به تعبیر دیگر: حضور نیروهای رزمنده در خط مقدم جبهه جنگ وحفاظت و نگهبانی از آن است. نیروهای در حال پدافند حالت هجومی...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید عباس دهقانی پور
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عباس دهقاني پور »
پریدند و قفسها را شکستند به روی شانه باران نشستند در ابتدای جوانی بودند و در نهایت سبزی زندگی که به سمت سرخ زیستن رفتند. 1339/3/1 در شهرستان نیریز نوزادی پا به عرصه وجود نهاد. خانواده او به عشق حضرت عباس بن علی(ع) نام عباس را برای او برگزیدند. پدر و مادرش این گل نوشکفته را همچون باغبانی دلسوز پرورش دادند و برای کسب معرفت و دانش آماده نمودند. بعد از ششمین بهار زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد عباس دهقاني پور »
پریدند و قفسها را شکستند به روی شانه باران نشستند در ابتدای جوانی بودند و در نهایت سبزی زندگی که به سمت سرخ زیستن رفتند. 1339/3/1 در شهرستان نیریز نوزادی پا به عرصه وجود نهاد. خانواده او به عشق حضرت عباس بن علی(ع) نام عباس را برای او برگزیدند. پدر و مادرش این گل نوشکفته را همچون باغبانی دلسوز پرورش دادند و برای کسب معرفت و دانش آماده نمودند. بعد از ششمین بهار زندگی، دوره ابتدایی را در دبستان...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید جعفر سجادیان
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيد جعفر سجاديان »
بیا دست در دست هم نهیم و بر سمند راهوار عشق سوار شویم و به دوردستها سفر کنیم. به دیاری که در آنجا حسین (ع) به اشاره، هزاران عاشق سینه سوخته را بهسوی خود خواند و سرهای خونین آنان را بر زانوی خود نهاد و شهد شیرین وصل را در کامشان فروریخت. جعفر از دلسوختگانی است که ۱۳۴۲/۱۱/۱۰ در نیریز، میان خانوادهای متدین غزل عشق را سرود و سری در میان سرها یافت. کودکی ساکت بود و محبوب...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامحسین ایزدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست میدانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردستها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دستهای سرد و بیجان پدر را لمس کرد و سردی آنها را در...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامحسين ايزدي »
رمز رهایی را در گسستن از خود و پیوستن به دوست میدانست، او که سرمست از باده عشق پر پرواز گشوده و چشم به دوردستها دوخته بود. غلامحسین، در تاریخ ۱۳۴۱/۴/۲۳ میان خانوادهای مذهبی و متعهد به اسلام و انقلاب اسلامی، در روستای لای گردو از توابع داراب متولد شد. کودکی بود ساکت و مهربان. قلبی مالامال از مهر و عطوفت داشت. دوساله بود که دستهای سرد و بیجان پدر را لمس کرد و سردی آنها را در...
بیاد شهید حمید ده بزرگی
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ده بزرگی زبر یاران رفت بود همکار بسیجی و سپاه ای حمید ای گل باغ ایمان از جهاد آمده اینک یاران خیزجانارفقا آمده اند آمده صورت ماهت بینند دوستان آمده بهردیدار آمده حجله عیشت بینند لیک شد حجله توخانه گور همسرت تاب و توان داده ز دست روز او همچو شب تار شده ای حمید ای گل باغ مادر مادرت بهرتو دارد شیون رفتی و داغ تو مجنونم کرد پسرم زود چرا رفتی تو یاد آندم که کنارم...
شهیدان افتخار آفرین نی ریز
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
با درود به رهبر کبیر انقلاب و بــنــیـانگذار جمهوری اسلامی ایران و با عرض ادب و سلام، بساحت مقدس شهیدان، قطعه شعر زیر را بیاد همه شهیدان گلگون کفن و خونین بدن شهرستان نیریز که در راه عــظـمت قــرآن و ا سـلام و پـیروی از خـط امـام، عاشقانه شربت شهادت نوشیده و جان باختهاند مخصوصا" شهدای فتحالمبین سرودهام، تقدیم میدارم امید آنکه مورد توجه واقع گردد. محمود توکلی پدر شهید حامد توکلی شهیدان افتخار آفرین نیریز این شهیدان شهر ما را...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید احمد رضایی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمد رضايي »
نام زیبای احمد را به عشق حضرت مصطفی (ص) در تاریخ ۱۳۴۷/۹/۱۵ برای کودکی که در روستای بنهکلاغی، از توابع نیریز و در میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشوده بود، انتخاب کردند. با اذان و اقامه شهد ناب خداپرستی و ولایت را در جام جانش ریختند و برای کسب معرفت راهی دبستان کردند. احمد، دوره دبستان را تا کلاس چهارم ابتدایی در مدرسه شهید جهانگیر بنی اسدی گذراند؛ اما ناتوانی پدر در کار کردن و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد احمد رضايي »
نام زیبای احمد را به عشق حضرت مصطفی (ص) در تاریخ ۱۳۴۷/۹/۱۵ برای کودکی که در روستای بنهکلاغی، از توابع نیریز و در میان خانوادهای متدین و مذهبی چشم به جهان گشوده بود، انتخاب کردند. با اذان و اقامه شهد ناب خداپرستی و ولایت را در جام جانش ریختند و برای کسب معرفت راهی دبستان کردند. احمد، دوره دبستان را تا کلاس چهارم ابتدایی در مدرسه شهید جهانگیر بنی اسدی گذراند؛ اما ناتوانی پدر در کار کردن و...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید صفر رحیمی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد صفر رحيمي »
گاهی دلبستگیهای دنیایی وجود آدمی را بسان کویر خشک میکند. شهید با گذشتن از جان خود، با بارش باران سرخ، طراوت سبز بهار را در کویر تن به نمایش میگذارد و آن را در منظر تماشای ملائکه قرار میدهد. صفر رحیمی یکی از بهار دلانی است که در اول شهریور سال ۱۳۴۳ در روستای قطرویه از توابع نیریز در میان خانوادهای مذهبی و باایمان متولد شد. دوران طفولیت را در کوچهباغهای روستا و در کنار پدر و مادر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد صفر رحيمي »
گاهی دلبستگیهای دنیایی وجود آدمی را بسان کویر خشک میکند. شهید با گذشتن از جان خود، با بارش باران سرخ، طراوت سبز بهار را در کویر تن به نمایش میگذارد و آن را در منظر تماشای ملائکه قرار میدهد. صفر رحیمی یکی از بهار دلانی است که در اول شهریور سال ۱۳۴۳ در روستای قطرویه از توابع نیریز در میان خانوادهای مذهبی و باایمان متولد شد. دوران طفولیت را در کوچهباغهای روستا و در کنار پدر و مادر...
به یاد شهدای علی طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای علیاز داغهجرانتو پشتم شد کمان آرزویم بود در پیری عصای من شوی آه و واویلا بهار زندگیت شد خزان تیروترکش قطعهقطعه کرد جانا پیکرت اینقدر دانم که قربان در ره ایمان شدی تاتو بودیای علی صبر و قراری داشتیم انتظار این بود آیی تا همه شادان شویم آمدی اما تن صد پاره خونین کفن ای گل زیبای من رفتی و قدم دال شد میخورم افسوسناکام و پریشان رفتهای مرگ از بهرشهیدان نیست آنان زندهاند آیه لاتحسبن شامل...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای علیاز داغهجرانتو پشتم شد کمان آرزویم بود در پیری عصای من شوی آه و واویلا بهار زندگیت شد خزان تیروترکش قطعهقطعه کرد جانا پیکرت اینقدر دانم که قربان در ره ایمان شدی تاتو بودیای علی صبر و قراری داشتیم انتظار این بود آیی تا همه شادان شویم آمدی اما تن صد پاره خونین کفن ای گل زیبای من رفتی و قدم دال شد میخورم افسوسناکام و پریشان رفتهای مرگ از بهرشهیدان نیست آنان زندهاند آیه لاتحسبن شامل...
به یاد شهدای والفجر هشت و عملیات خیبر
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ما به قربانگاه جانان صد جوان آورده ایم همچو ابراهیم بهر نهضت اسلام خویش تا شود احکام قرآنی مقرر در جهان چون سرافراز دلاور ما زگردان کمیل همچوافسر شمع روشن در ره علموکمال بهر اجرای قوانین گرانمقدار تو چون معانی و نبیئی چون مبین اکبری هم صفایی ، احمد هم لاله گلگون بدن ما به قربانگاه جانان صد جوان آورده ایم ای خدا در راه تو هستی و فرزندو عیال زادگان پاک پیغمبر به قربانگاه تو پاک بازانی...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
ما به قربانگاه جانان صد جوان آورده ایم همچو ابراهیم بهر نهضت اسلام خویش تا شود احکام قرآنی مقرر در جهان چون سرافراز دلاور ما زگردان کمیل همچوافسر شمع روشن در ره علموکمال بهر اجرای قوانین گرانمقدار تو چون معانی و نبیئی چون مبین اکبری هم صفایی ، احمد هم لاله گلگون بدن ما به قربانگاه جانان صد جوان آورده ایم ای خدا در راه تو هستی و فرزندو عیال زادگان پاک پیغمبر به قربانگاه تو پاک بازانی...